دفن ابوبکر در خانه پيامبر مشروع بوده است ؟

       

 دفن ابوبکر در خانه پيامبر مشروع بوده است ؟

سايت سونی کارت بيست     شماره خبر : 2596    خوانده شده : 4211 مرتبه     انتشار : 25/3/1389    ساعت : 09:56


    سؤال: آيا روايتى كه درباره كرامت دفن ابوبكر در منابع اهل سنت ذكر شده معتبر است؟

جواب: ابن عساكر در تاريخ خود نوشته است(1): «روايت شده كه ابوبكر چون زمان مرگش فرا رسيد به اطرفيان گفت: وقتى مُردم و از غسل و كفن من فارغ شديد جنازه را تا نزديك درب خانه اى كه در آن قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) قرار دارد حمل كنيد و آنجا بايستيد و بگوييد: سلام بر تو اى رسول خدا! ابوبكر اجازه دخول مى خواهد ; پس اگر اجازه داد و قفل در باز شد، مرا داخل كنيد و دفن كنيد، و اگر در باز نشد مرا به بقيع ببريد و در آنجا دفن كنيد . پس چون اين كار را كردند قفل افتاد و در باز شد و هاتفى از قبر ندا داد : «أدخلوا الحبيب إلى الحبيب ; فإنّ الحبيب إلى الحبيب مشتاق» [حبيب را بر حبيب داخل كنيد; زيرا حبيب مشتاق ديدار حبيب است] .

و رازى در «تفسير»(2) خود ، و حلبى در «السيرة النبويّة» اين روايت را ذكر كرده اند .
امّا بايد گفت: اين روايت را تنها ابن عساكر(3) از طريق ابو طاهر موسى بن محمّد بن عطاء مقدسى، از عبد الجليل مدنى، از حبّه عرنى نقل كرده ، و نوشته است : «اين حديث ناشناخته بوده و معنايش درست نيست ، و ابوطاهر، فردى بسيار دروغگو بوده ، و عبد الجليل، مجهول است» . و در لسان الميزان آمده است (4) كه : «اين خبر باطل و دروغ است» .

رواياتى كه اين روايت را جعل كردند، هدفشان از اين كار، توجيه دفن ابوبكر در خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله) بود; زيرا دفن خليفه در آن حجره خلاف احكام شرع بود چون آن حجره شريف يا در ملك حضرت (صلى الله عليه وآله) باقى ماند ـ كه حرف صحيح و حقّ همين است ـ و يا صدقه شد و امر آن موكول به نظر همه مسلمانان گرديد .

اگر اين حجره در ملك آن حضرت باقى ماند ، پس براى دفن خليفه، رضايت وارثان پيامبر (صلى الله عليه وآله) ، يعنى امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) و خواهران اين دو ، شرط است درحاليكه هيچ يك از آنها اجازه ندادند .
و اگر صدقه است ، پس خليفه اوّل يا كسى كه پس از او خليفه مى شود بايد براى اين كار از جامعه اسلامى اجازه بگيرد و هيچ كدام ، اين كار را نكردند ; از اين رو دفن خليفه در آن مكان مخالفِ شريعت است .
و اگر گفته شود : ابوبكر به خاطر حقّى كه دخترش داشت، در آنجا دفن شد .
[مى گوييم] : عايشه چه حقّى در آنجا داشت بعد از اينكه پدرش ابوبکر اين روايت را بمنظور غصب فدک از حضرت زهرا نقل كرد كه : «ما پيامبران از خود ارث بجا نمى گذاريم ، آنچه از ما باقى مى ماند صدقه است»؟!

علاوه بر اين همسران پيامبر مانند «زنان در عدّه» هستند كه فقط مى توانند در حجره هايشان سكونت داشته باشند ، ولى حق ندارند در آن تصرف مالكانه كنند [ مثلاً آن را بفروشند يا ببخشند و . . .] .
و نيز بر فرض كه همسران پيامبر ارث ببرند ، و بر فرض كه همسران بتوانند از زمين ارث ببرند (با آنكه در فقه اموال غير منقول به همسر نمى رسد) ، عايشه يك هفتاد و دومِ از حجره را ارث مى برد ; زيرا پيامبر (صلى الله عليه وآله) در حالى كه نُه زن داشت از دنيا رفت [و سهم ارث زن در صورتى كه ميّت فرزند داشته باشد، طبق آيه شريفه (فإن كان لكم ولدٌ فلهنَّ الثُّمُن مما تَركْتُم)(5) يك هشتم است و يك هشتمِ از يك نهم مساوى است با يك هفتاد و دوم] و با توجه به اندازه اين حجره ، يك هفتاد و دوم آن به اندازه جسد يك انسان نمى شود .

افزون بر اين ، حقّ عايشه نسبت به حجره ، مشاع است و نمى تواند بدون اذن ديگر زنانى كه در ارث بردن با او شريك هستند در آن حُجره تصرّف كند .(6)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تاريخ مدينه دمشق [30/436 ، شماره 3398 ; مختصر تاريخ دمشق 13/125] .
2 ـ التفسير الكبير 5 : 378 [21/87] ; السيرة الحلبيّة 3 : 394 [3/365] .
3 ـ تاريخ مدينة دمشق [5/756 ـ 757 ; مختصر تاريخ دمشق 13/125] .
4 ـ لسان الميزان 3 : 391 [3/477 ، شماره 4918] .
5 ـ نساء: 12.
6 ـ شفيعى شاهرودى، گزيده اى جامع از الغدير، ص 670.