دو مزدور و احمق آمريکائي ، وهابي که فکر ميکردند امشب را در بهشت به سر خواهند برد اکنون فهميده اند که بر عکس تصورشان ملائک عذاب آنها را به جرم ريختن خون بيگناهان محاصره کرده اند

شايد آنها تقصيري نداشته اند وقتي که همقطاران آنها به هلاکت و بدي عاقبت آنها شهادت ميگويند و تبريک ، چه کسي هست که آرزوي رفتن به بهشت را نداشته باشد و چه طعمه هائي بهتر از جوانان ساده دل بلوچ و کسانيکه از همه چيز دنيا و آخرت محروم مانده اند و به آنها گفته اند که بهشت با جنايت به دست مي آيد و اسم آن جهاد است و شهادت ....

و حالا ميفهميم که مظلوم تر از علي ، خود خداست ، خدائي که برخي جاهلانه دستورات او را نقض ميکنند به اسم او و به طمع جلب رضايت او و رسيدن به بهشت موعود او

وقتي به اين جوانان بخت برگشته ساده دل ميگويند که شيعه قران را تحريف شده ميپندارد پس کافر است و خونش حلال و او هم بدون تحقيق باور ميکند ، وقتي به او ميگويد علي با غاصبان حقش و قاتلان همسرش آنچنان رفيق بوده که دخترش را به خليفه دوم داده و او هم بدون تحقيق باور ميکند يا اينکه برخي فرزندان پسر علي نامشان عثمان و ابوبکر بوده پس علي به خلفا عشق مي ورزيده و او باز هم بدون تحقيق قبول ميکند و وقتي به او ميگويند هر که سه شيعه رافضي را بکشد خدا بهشت را بر او واجب ميکند و او باز هم احمقانه باور ميکند چه انتظاري از اين باور شده ها هست ؟

وقتي به آنها گفته ميشود که شما سربازان خدا هستيد پس براي خونريزي قيام کنيد .... و آنها داستان کربلا را در مذهبشان نشنيده اند که عمرسعد نيز به سربازانش ميگفت اي سربازان خدا بر حسين حمله کنيد که بهشت گوارايتان باد و آن نگون بختان هم به طمع بهشت سر حسين را بريدند و لعنت ابدي را بر خود خريدند چه انتظاري از آنها هست که فريب مولوي هاي خونخوار خود را نخورند

اما از امشب اين دو بخاطر حماقتي که مرتکب شده و چرنديات مولوي هاي منحرف خود را در مورد بهشت قاتلان و خون ريزان باور کرده اند افسوس ميخورند که چه اشتباهي کرده اند بي بازگشت ، ولي چه دير هنگام و چه بد عاقبت