سايت الف ، مرتضی فاطمی : طی سالهای گذشته، اصولگرایان همواره یک انتقاد جدی و منطقی نسبت به اصلاح طلبان غیر ساختارشکن داشتند و آن این بود که چرا شما آقایان و احزاب سیاسی در زمانی که هم جناحیهای سکولار شما، نظام را تحت شدیدترین بمباران تبلیغاتی و سیاسی قرار داده و هویت دینی و مشروعیت مردمی آن را به سخره میگرفتند، شما سکوت کرده و کوچکترین موضع بر علیه آنان نداشتید. میخواهم به این نکته اشاره کنم که اگر در سالهای آینده، برخی افراد و جریانهای سیاسی، همین سوال را از جریان اصولگرایی بپرسند که چرا درمقابل رفتارهای فراقانونی و يا خلاف قانون و یا ناهنجاریهای اخلاقی در دوران حاکمیت اصولگرایان بر قوه مجریه و مقننه، سکوت اختیار کردند، جریان اصولگرایی چه پاسخی دارد؟ اگر از اصولگرایان سوال شود که در مقابل عدم اجرای صریح قوانین توسط دولت ـ عدم ابلاغ مصوبات دولت به مجلس ـ بیاعتنایی به نمایندگان ـ عدم نظارت جدی نمایندگان بر قوه مجریه ـ وامدار بودن برخی نمایندگان به خارج از مجلس ـ و دهها مورد از این قبیل چه جوابی میدهید، و چرا مسوولان جریان اصولگرایی در مقابل آن سکوت کردهاند، آیا می توان از مقابل آنها به سادگی عبور کرد؟ مهم این است که تعریف مجددی از "اقدامات ساختار شکنانه" بعمل آوریم. اقدامات ساختار شکنانه صرفاً حمله به مبانی نظری نظام نیست، بلکه از کار افتادن کارکرد نهادهای قانونی نظام و بیارزش شدن قوانین رسمی نظام نیز اقدامی ساختار شکنانه است زیرا نظام یعنی قوای قانونی و رسمی آن که در قانون اساسی جمهوری اسلامی از آن ذکر بیان آمده و تشکیل دهنده یک نظام سیاسی هستند. اقدام ساختار شکنانه میتواند حمله به عملکرد نظام در سیسال گذشته و به زیر سوال بردن بسیاری از افتخارات و دستاوردهای آن باشد، همانگونه که در مناظرههای انتخاباتی اتفاق افتاد و رهبر معظم انقلاب از آن به تلخی و انتقاد یاد کردند. در واقع ساختارشکنی هم در بعد نظری مهم است و هم در بعد کارکردی و عملکردی. اصلاح طلبان مدعی و ارزشی در آن زمان سکوت کردند و اصولگرایان مدعی و ارزشی در این زمان.
|