چرا مرگ استیو جابز ( خالق اپل ) این همه برای مردم دنیا مهم شد؟

       

 چرا مرگ استیو جابز ( خالق اپل ) این همه برای مردم دنیا مهم شد؟

سايت سونی کارت بيست     شماره خبر : 3106    خوانده شده : 4865 مرتبه     انتشار : 17/7/1390    ساعت : 21:44


    

«آینده» - مهدی خرم دل :  مرگ استیون پاول جابز پیش از آنچه انتظار می رفت، رخ داد و مدیرعامل اپل كه با شدت گرفتن عارضه سرطان لوزالمعده اش، از مسئولیتش كناره گرفته بود، به مراتب زودتر از آنچه انتظار میرفت سنگ یادبودش تراشیده شد و او نتوانست پنجاه و هفتمین سال عمرش را سپری كند. اما در طول سه دهه از عمرش، آنچنان در سطح جهان اثرگذار واقع شد كه مرگش در سطح مرگ بزرگترین دانشمندان و مخترعان تاریخ مورد توجه مردم جهان قرار گرفت و حجم پیام های تسلیت مشاهیر و سیاسیون نیز حكایت از چنین توجه عمومی به این اتفاق داشت؛ اما چرا نسبت به جابز و تیپ های شخصیتی همچون جابز، چنین توجه وسیعی صورت می پذیرد و در مركزیت نگاه افكار عمومی جهان قرار می گیرند؟

پاسخ سهل ممتعنی پیش روی این پرسش قرار دارد، چرا كه جابز در عین حال كه تاثیرگذاری وسیعی در جهان داشت، اختراع اساسی و پایه ای یا كشف علمی بزرگی كه منشا رفع برخی مشكلات جهانیان و یا تسكین آلام بشریت شود را انجام نداد و از این حیث نمی توان او را در كنار نیوتن، ادیسون، انیشتین و مخترعان و دانشمندانی در این سطح قرار داد؛ اما از سوی دیگر در چند دهه فعالیتش در حوزه فناوری اطلاعات (IT) در عصر ارتباطات، با درآمیختن تكنولوژی های روز و افزودن مزیت های نسبی به این تكنولوژی ها، صنایعی را خلق كرده كه در تسهیل زندگی بشریت، حتی بیش از برخی از بنیادی ترین اختراعات نیز اثرگذار بوده و بی شك از این حیث، كوچك شمردن آنچه جابز و گروه تحت مدیریتش پی گرفت، نیز قابل پذیرش نیست.

در سال های اخیر كه علوم فوق العاده به سمت تخصصی شدن پیش رفته و حتی عالیرتبه ترین صاحب نظران رشته های متخلف علمی از شتاب توسعه علوم و فناوری ها و به تبع این توسعه، تخصصی شدنش كه محصول ارتباط پیوسته دانشمندان این كره خاكی و تبادل سریع دستاوردها و هم افزایی است، متحیرند، ارائه كشف های بزرگ و بنیادین كه زندگی بشریت را دگرگون سازد همچون اختراع چرخ یا ماشین بخار(!) به خصوص توسط یك دانشمند یا مخترع ناممكن جلوه كند و به همین در سال های اخیر عمده جوایز نوبل یا جوایز علمی دیگر به دانشمندانی اهدا شده كه عمدتاً نظریه های علمی تخصصی را در راستای نمایان ساختن زوایای تاریك علوم، ارائه داده اند و به همین دلیل تیپ شخصیتی دانشمندان اولیه به ویژه دانشمندان عصر صنعتی قابل مشاهده نیست.

در این فضا رویكرد مردم جهان پیرامون دانشمندان در عصر ارتباطات، طبیعتاً به سمت چهره های خلاق و صنعتگران بزرگی است كه با تلفیق آخرین دستاوردهای تكنولوژی ارتباطات، زندگی را تسهیل می كنند و این عصر با خود دانشمندانش را نیز آورده است؛ ویژگی مشترك این چهره ها با دانشمندان اعصار پیشین، سخت كوشی و پشتكاری است كه باعث شده در مسیر رسیدن به هدفشان متوقف نشوند، اما چهره های این عصر نسبت به اسلافشان از نوآوری و خلاقیت به مراتب بیشتری برخوردارند و همین مسئله باعث می شود، دانشمندان این عصر برخلاف دانشمندان اعصار گذشته بتوانند پیش از مرگشان با آنچه اختراع كرده اند زندگی خود و بسیاری را متحول سازند و سرعت در تحصیل شهرت و ثروت نیز در این عصر دستیافتنی است.

تلاش او قابل قیاس با دوست و رقیبش، بیل گیتس است؛ مردی كه فناوری را به شكل هدفمند در راستای توسعه و ارتقاء سطح كامپیوترهای شخصی (PC) به كار برد و با ارتقاء فناوری ها و چینش مناسب دستاوردهای حوزه فناوری اطلاعات و به طور خاص نرم افزار و سخت افزار، شركت مادر ماكروسافت و صدها شكرت اقماری را به وجود آورد و البته همان دوران نیز اپل I و اپل II به بازار آمد و این محصول پاركینگ خانه استیو جابز بود؛ مردی كه روزی حتی غذایی برای خوردن نداشت و سخت ترین مسیرها را برای رسیدن به جایگاه كنونی اش كه آرزوی بسیاری از مردم تلقی می شود، طی كرده است. جابز را اما شاید عمده مردم جهان با تلاشش برای ارائه فناوری های هوشمند از جمله مكینتاش، آی پاد، آی پد و نسل تلفن های هوشمند آی فون بشناسند؛ اتفاقی بزرگ كه آنچنان بازارهای فناوری های جهانی را تحت تاثیر قرار داد كه شركت های بزرگ چون سامسونگ اعتبارشان را فدای عدم رعایت قانون كپی رایت كنند و به كپی ناشیانه و حتی جاسوسی صنعتی از اپل دست بزنند!

جابز كه با رشد مجموعه ای كه از پاركینگش امروز به ساختمانی بزرگ تر از پنتاگون رسیده، خلاقیت به خرج داد و خوشبختانه در جهان امروز خلاقیت حق كپی رایت داشت تا بسیاری از آنچه او پدید آورده تا ابد به نامش تمام شود و تا سالها چنین چهره سختكوشی كه از هیچ چیز به همه چیز رسید را فراموش نشود و الگویی برای بسیاری در جهت رسیدن به موفقیت باشد. این واقعیت عصر ارتباطات است كه مردمی كه تولید و برخورداری از ثروت را و همچنین تسهیل زندگی شان را تا سرحدممكن دوست دارند، الگوهایی را می ستایند كه در این مسیر گام برداشته اند و در عین سخت كوشی و خلاقیت، رفتاری انسانی دارند و با یك سیب گاز زده، در پی رویاهایشان چون یك دونده ماراتون می روند و دنیا را به شیوه ای متفاوت فتح می كنند.

در روزهای اخیر گفتار های متعددی از خالق این فناوری ها منتشر شد اما تكان دهنده ترینش بخشی از سخنرانی این مسلمان زاده بودایی در دانشگاه مدیرساز استانفورد بود: «...من هفده سالم بود یك جایی خواندم كه اگر هر روز جوری زندگی كنید كه انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یك روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی كه من توی آینه نگاه می‌كنم از خودم می‌پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم كارهایی را كه امروز باید انجام بدهم، انجام می‌دهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال نه باشد من می‌فهمم تو زندگی ام به یك سری تغییرات احتیاج دارم...»؛ سخنی كه در كلام معصومین آمده اما دیگران به آن پاینبدند.