شهری که آبمیوه فروشی هایش تا صبح بازند و امامزاده هایش تعطیل

       

 شهری که آبمیوه فروشی هایش تا صبح بازند و امامزاده هایش تعطیل

سايت سونی کارت بيست     شماره خبر : 31977    خوانده شده : 4848 مرتبه     انتشار : 3/5/1392    ساعت : 16:47


    

امسال هم ماه رمضان مثل رمضان‌هاي گذشته، شب‌گردي‌هاي خانوادگي ما شروع شد. تصميم گرفته‌ايم در روزگار گرامي اين ماه، تا جايي كه در توانمان باشد، امام‌زاده‌هاي تهران را زيارت كنيم. تاكنون فقط يك بار موفق به اجراي اين تصميم شده‌ايم. 

معني‌اش اين نيست كه فقط يك بار سوار خودروي خانوادگي شده‌ايم و رفته‌ايم زيارت. بلكه معني‌اش اين است كه فقط يكي از امام‌زاده‌ها باز بوده و راهمان داده‌اند. آن هم زيرسبيلي و قاچاقي! چرا كه متولي امام‌زاده رحمش آمد بر ما! والا آن يكي هم درش را بسته بودند. 

يك شب رفتيم عينعلي و زينلي، امام‌زاده‌اي بالاي ميدان پونك. دروازه صحن بسته بود ولي متولي و دو تا رفيقش نشسته بودند داخل صحن چند قدم آن طرفتر و گپ مي‌زدند. هر سه هم جوان بودند. يكي‌شان خيلي بد برخورد كرد. انگار با يك مشت گداي مزاحم طرف است. البته ما گداي امام‌زاده‌ هستيم، ولي گداي متولي امام‌زاده نيستيم. بعد يكي ديگر از جايش بلند شد و آمد تا پشت دروازه و عذرخواهي كرد كه قانوناً از ۱۱ به بعد بايد در را ببنديم چون خلوت مي‌شود و احتمال دزدي هست. 

من سوال ديگري هم كردم. قبلاً شنيده بودم كه در اين امام‌زاده چنار كهن‌سالي هست كه روز عاشورا از آن خون مي‌چكد. اين را از دو نفر از همكارانم كه اهل آن منطقه‌اند، پرسيده بودم. هر دو اشخاصي متجدد و امروزي بودند و دست‌كم به ظاهر چندان دربند مسائل مذهبي نمي‌نمودند. هر دو تاييد مي‌كردند كه چنين چيزي هست و واقعيت دارد. اين جوان محترمي كه براي جبران بي‌حرمتي رفيقش تا پشت دروازه صحن آمده بود و عذر مي‌خواست از باز نكردن در، مي‌گفت كه بوده است در اين امام‌زاده يا حوالي آن، چناري كه روز عاشورا شيره‌اي سرخ از آن مي‌تراويده ولي ما در اين ساليان اخير در چنارهاي خود اين صحن چنين چيزي نديده‌ايم، اما مردم هنوز هم روز عاشورا اين جا قيامت برپا مي‌كنند. 

شنيده‌ام در زرآباد قزوين هم درختي هست و از روزگاران قديم در كتب معتبر ثبت شده است اين امر غريب كه از درخت زرآباد به ظهور مي‌رسد. به هر حال از همان پشت دروازه سلامي داديم و سوار شديم به قصد زيارت امام‌زاده‌اي ديگر. پيش خود گفتيم كه شايد به خاطر موقعيت خاص اين امام‌زاده كه در كوچه پس كوچه‌ها محصور است، در ميان چند باغ بر كنار دره پونك، رعايت مسائل امنيتي ايجاب مي‌كرده كه از ساعت ۱۱ به بعد كسي را راه ندهند. 

رفتيم به طرف امام‌زاده قاضي الصابر در ده ونك. آن جا هم بسته بود. فردا شب حوالي ۱۲ رفتيم پل تجريش براي زيارت امام‌زاده صالح؛ آن جا هم بسته بود. يكي دو شب بعد رفتيم شهرري براي زيارت حضرت شاه عبد العظيم حسني و دو امام‌زاده بزرگوار مجاور آن حضرت: جناب حمزه و جناب طاهر. حوالي ۱ رسيديم. آن جا هم بسته بود و مي‌گفتند كه ۳ بامداد باز مي‌كنيم. تازه امشب بود كه موفق شديم، برويم توي حرم امام‌زاده قاضي الصابر كه صد البته باز هم بسته بود، با وجود اين كه ساعت، حوالي دو نیم بود ولي متولي، لطف كرد و راهمان داد.

مي‌دانيم كه ماه رمضان، در شهري مثل تهران، به خاطر گرماي سوزان تابستان و روزهاي بلند، مردم روزه‌دار، شب را بيرون مي‌زنند و روز را مگر براي كسب و كار ضروري، حتي المقدور در خانه سر مي‌كنند. از طرف ديگر واضح است كه در اين ماه، كشش بيشتري براي زيارت هست و مراجعه دوست‌داران اهل بيت عصمت و طهارت-سلام الله عليهم اجمعين- به مشاهد مشرّفه بيشتر خواهد بود. در شهري كه رستوران‌ها و اغذيه‌فروشي‌ها و آب‌ميوه‌فروشي‌هايش ماه رمضان را تا سحر بازند، چرا امام‌زاده‌ها بايد حوالي ده يازده ببندند؟ 

آيا اوقاف هيچ تمهيدات ويژه‌اي براي ماه مبارك رمضان نينديشيده است؟