چهار متجاوز به عنف در حالی در ملاء عام اعدام شدند که قربانیان آنها همچنان با ترس و دلهره در شهر تردد می کنند و شبها با کابوس از خواب می پرند.
نخستین اعدامی پسر جوانی بود که پس از ربودن دختر دانشجویی در 16 دی‌ماه سال 87 او را مورد آزار و اذیت قرار داد.
آزار و اذیت دختر جوان در پشت شمشادها
دختر جوان پس از این جنایت سیاه با مراجعه به پلیس با طرح شکایت گفت: من دانشجوی رشته دندانپزشکی هستم. روز حادثه به تهران آمدم و در حوالی میدان آزادی از اتوبوس پیاده شدم. در آنجا از یک مرد جوان آدرس ترمینال را پرسیدم که او گفت از پشت بیمارستان روانپزشکی بروم.
وقتی طبق آدرسی که او اعلام کرده بود حرکت کردم ناگهان همان مرد از پشت سر به من حمله ور شد و مرا به پشت شمشادها برد. هرچه التماس کردم فایده‌ای نداشت. مرد شیطان صفت مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و تهدید کرد اگر سر و صدا کنم من را خواهد کشت. سپس نقشه شوم خود را اجرا کرد.
پس از این شکایت ماموران با ردیابی تلفن همراه دختر جوان موفق به شناسایی مرد شیطان صفت شده و او را دستگیر کردند.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا پرونده برای محاکمه به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران رفت و مرد شیطان صفت در جلسه دادگاه مدعی شد در یک لحظه دچار وسوسه شده و دست به این اقدام شیطانی زده است.
قضات دادگاه در ادامه وی را به اعدام و 10 سال زندان محکوم کردند. حکم مجازات او نیز از سوی قضات شعبه 32 دیوان عالی کشور تایید شد.
تجاوز به همسر زندانیان
دومین محکوم به مرگ یک زندانی بود که با شناسایی همسران همبندی‌های خود آنها را مورد تجاوز قرار می‌داد.
نخستین شکایت سال 87 علیه مجرم خطرناک در دادسرای کرج مطرح شد. زن جوانی به بازپرس جنایی گفت: همسرم مدتی را در زندان بود و در آنجا با مردی به نام "ایمان" آشنا شد. یک روز ایمان سراغ من آمد و مدعی شد همسرم خیانت کرده و با زن جوانی ارتباط پنهانی دارد قرار شد شامگاه دیروز او به دنبالم بیاید تا به محل قرار شوهرم با هوویم برویم. حدود ساعت 10 شب به مقابل خانه‌مان آمد و وقتی در را برایش باز کردم با تهدید مرا مورد تجاوز قرار داد.
پس از این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات در این رابطه را آغاز کرده و با دو پرونده مشابه دیگر روبرو شدند. در این دو ماجرا نیز مرد زندانی سراغ همسران همبندی‌های خود رفته و نیت شیطانی‌اش را اجرا کرده بود. مرد متجاوز پس از دستگیری و محاکمه در شعبه 80 دادگاه کیفری استان البرز به اعدام محکوم شد که حکم او در شعبه 11 دیوان عالی کشور به تایید رسید.
مسافربر شیطان صفت
سومین اعدامی امروز مردی بود که زن جوانی را در میدان آزادی به عنوان مسافر سوار خودروی پژوی خود کرده و او را پس از ربودن مورد آزار و اذیت قرار داد. راز این جنایت دوم آبان ماه سال 87 با شکایت زن 28 ساله در کلانتری آزادی افشا شد.
شاکی به ماموران گفت: ساعتی قبل از میدان آزادی به مقصد شهرک آپادانا سوار یک دستگاه پژو شدم که در میان راه راننده با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. هنگام فرار از خودرو‌اش موفق شدم تلفن همراه او را بردارم.
در ادامه با ردیابی‌های پلیسی راننده پژو دستگیر و پس از محاکمه در شعبه 79 دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد که با اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شده و در آنجا حکم اعدام نقض شد. مرد شیطان صفت بار دیگر در دادگاه کیفری محاکمه شد که این بار نیز قضات دادگاه او را به اعدام محکوم کرده و حکم در دیوان عالی کشور تایید شد.
اعدام جبار سینگ
آخرین اعدامی امروز مرد 35 ساله‌ای به نام "بهزاد" معروف به جبارسینگ بود که کلکسیونی از جرایم خشن مانند آدم ربایی، سرقت مسلحانه، مواد مخدر، شرارت، تهدید با چاقو، خرید و فروش اسلحه، سرقت احشام و تجاوز به عنف را در پرونده تبهکاری‌اش داشت.
او در آخرین جنایت خود پسر جوانی را سوار موتورسیکلتش کرده و به یک دامداری در حوالی ورامین کشاند. او پس از آزار و اذیت پسرنوجوان او را تهدید کرد اگر موضوع را به کسی بگوید نقشه قتلش را اجرا می‌کند. جبارسینگ پس از محاکمه در شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد که قضات شعبه 20 دیوان عالی کشور حکم را تایید کردند.
پس از استیذان 4 حکم اعدام سحرگاه چهارشنبه 31 خردادماه برای اجرای حکم در ملاء عام مشخص شد. 4 متجاوز به عنف ساعت 4 صبح به محل اجرای حکم در چهارراه میثم اتوبان شهید محلاتی منتقل شده و پس از قرائت حکم از سوی قاضی اجرای احکام دادسرای جنایی پای چوبه دار قرار گرفتند.
حدود 3 هزار نفر از اهالی و تعدادی از شاکیان در محل اجرای حکم حضور داشتند که با شعارهایی از قوه قضائیه به خاطر اجرای حکم متجاوزان به عنف تشکر می‌کردند.
کابوس قربانیان
یکی از قربانیان که در محل اجرای حکم حضور داشت به خبرنگار مهر گفت: پس از این حادثه دچار مشکلات روحی و روانی شده و شبها با کابوس از خواب می‌پرم. از آن زمان دیگر نمی‌توانم به هیچ خودروی مسافربری اطمینان کنم و بیشتر با اتوبوس یا اعضای خانواده‌ام در شهر تردد می‌کنم. امروز خیلی خوشحال هستم که مرد شیطان صفت به سزای عملش می‌رسد. چند سال است که منتظر اجرای حکم او هستم. مرد متجاوز تصور نمیکرد سرانجام اعدام شود و در دادگاه از من می خواست که رضایت بدهم.
یکی دیگر از زنان نیز گفت: زنگ خانه که به صدا در می آید تمام تنم می لرزد. دیگر به هیچ مردی نمی توانم اطمینان کنم. بعد از این اتفاق تلخ زندگی ام از هم پاشید و شب ها تا تمام درها را قفل نکنم نمی توانم بخوابم.
قاضی فریدون امیرآبادی معاون دادستان تهران نیز پس از اجرای حکم در جمع خبرنگاران گفت: اجرای احکام در ملاء عام نقش پیشگیرانه دارد و قوه قضائیه با مجرمان به خصوص با متجاوزان به عنف به طور قاطع و سریع برخورد می‌کند. دستگاه قضائی هر جایی که صلاح بداند احکام را در ملاء عام اجرا می‌کند.در صورتی که محاکم کیفری حکم به مجازات در ملاء عام صادر کنند احکام صادره در انظار عمومی انجام خواهد شد
چرائی تجاوز :
به راستی چرا این جوانان باید به این خفت و بی آبروئی بخاطر وجود یک غریزه خدا دادی بر سر دار روند ؟ چرا یک انسان باید به مرحله ای از فشار برسد که برای ارضای غریزه اش جانش را از دست بدهد ؟ جواب آن زنان و پسرانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند و کابوس و استرس روحی و روانی مدام آنها را آزار میدهد با کیست ؟ هر دو طرف این قضیه قربانی چه کسی و چه تفکری هستند ؟
جواب آن برای اهل تعقل روشن است ، مقصر همه این فجایع ، خونها و حرمتهائی که نابود و لگدمال میشود شخص عمر بن الخطاب که لعنت خدا بر او و یارانش باد است ، اوست که به طمع دنیا خلافتی را غصب کرد و قوانینی را بجای قوانین الهی جعل کرد که نتیجه آن مرگ این جوانان و دریده شدن شرافت زنان و پسران و استرس های شدید روحی و روانی خلق خدا از 1400 سال پیش تا کنون است
همان اوست که بر خلاف سیره رسول خدا و حتی رفیق نا خلفش ابوبکر ، ازدواج موقت را ممنوع کرد تا هزاران نسل را به دردسر و عذاب بیاندازد ، و بی دلیل نیست اگر در حدیث آمده است که در روز قیامت گناه همه مردم را جمع میکنند و بر پرونده اعمال این چند غاصب بار میکنند
و امیرالمومنین علی علیه السلام چه به جا فرمودند که اگر عُمر متعه ( ازدواج موقت ) را منع نمیکرد کسی به زنا نمی افتاد به جز افراد شقی و بدبخت
پس لعنت خدا بر اوی بدعت گذار و یارانش باد تا روز قیامت و درود بر مروجان سنت حسنه ازدواج موقت که باعث حیات جانها و روحها میشوند و از تجاوزات و اعدام های آینده جلوگیری میکنند و کاری هم به مزخرفات و حرفهای مفت این و آن ندارند چون برای خدا و شرافت انسانی تلاش میکنند تا گردنی با طناب سرخ اینگونه به بالا کشیده نشود
هر چه به محل اجرای حکم نزدیکتر می شویم تراکم جمعیت بیشتر می شود. جوانان ونوجوانان بیشترین تماشاچیان مراسم اعدام را تشکیل می دهند. از یکی از اهالی محل سوال کردم آیا می دانید چه کسانی امروز اعدام می شوند گفت: از شب گذشته که داربستهایی را نصب کردند و پلاکاردی بزرگ که روی آن نوشته شده بود مراسم اعدام چهار متجاوز به عنف و اراذل و اوباش نصب شد این خبر مثل بمب در محل پیچید و همه برای هم پیامک می زدند.
وی افزود: من خانه ام درست مقابل جایگاه مراسم اعدام است و به جرات می توانم بگویم بیش از صد نفر از ساعت 10 شب در این مکان تجمع کرده اند و همینطور که می بینید الان ساعت 4 صبح است و حدود سه هزار نفر جمعیت آمده است.
بالاخره انتظارها به پایان رسید و خودروی حامل زندانیان ساعت 5:13 دقیقه وارد شد. همراه با خودرو متهمان سرهنگ محمدیان رئیس اداره آگاهی تهران و فریدون امیرآبادی سرپرست دادسرای جنایی تهران هم حضور یافتند.
در این مراسم خبری از جرثقیل نبود و چوبه اعدام با داربست نصب شده بود. 4 نیروی پلیس با صورتهای پوشیده ماموریت داشتند تا طنابهای قرمز رنگ را برای مراسم اعدام آویزان کنند. بالاخره طنابها بعد از 20 دقیقه نصب شد و ساعت 5:50 دقیقه مراسم اعدام آغاز شد.
پس از قرائت قرآن و حکم دادگاه متهمان یکی یکی از خودرو پیاده شده و به سمت جایگاه حرکت کردند. در این میان یکی از متهمان گریه می کرد و دعا می خواند ولی سایر متهمان هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دادند. به دلیل کوتاه و بلند بودن طنابهای اعدام ماموران چندین بار جای متهمان را تغییر دادند تا اینکه برای رسیدن طناب به گردن یکی از متهمان چندین صندلی پلاستیکی روی هم قرار دادند.
پس از قرائت حکم راس ساعت 6:03 بامداد ماموران اعدام حکم را اجرا کردند. صدای صلوات از میان جمعیت بلند شد.
ساعت 6:30 بامداد هم با تائید پزشکی قانونی اجساد متهمان به داخل خودروی ویژه حمل اجساد منتقل شد. ولی مردم همچنان حضور داشتند و از تمامی صحنه ها فیلمبرداری می کردند.
