خاله خرسه های جمهوری اسلامی

       

 خاله خرسه های جمهوری اسلامی

سايت سونی کارت بيست     شماره خبر : 3656    خوانده شده : 4142 مرتبه     انتشار : 27/8/1391    ساعت : 19:55


    

خاله خرس های مدیر و مسند دار در جمهوری اسلامی فکر میکنند دارند خدمتی به نظام جمهوری اسلامی میکنند که حق ها را ناحق ، دروغها را راست و راست ها دروغ منتشر میکنند اما غافل از اینکه با سنگهای خود مدام بر سر این نظام میکوبند تا آن را بجای حیات دادن بکشند

فاجعه فوت وبلاگ نویس زندانی «ستار بهشتی» از جنس حوادثی است که خیلی ها در تشخیص وظیفه و موضع خود نسبت به آن دچار سردرگمی و تردید می شوند.با نگاهی به خروجی رسانه ها و موضع گیری اهل سیاست در چند روز گذشته می توان واکنش های صورت گرفته نسبت به این اتفاق تلخ را به شرح ذیل دسته بندی و مورد نقد و بررسی قرار داد.

۱-بسیاری از رسانه ها (عموما رسانه های مدعی آرمانگرایی و اصول گرایی)،جریان های دانشجویی و نیز غالب سیاستمداران نظام موضع سکوت و حتی تکذیب را انتخاب کردند.شاید مهمترین استدلال این دسته این است که پرداختن به چنین مسائلی همراهی و همسویی با رسانه های ضدانقلاب و به نوعی تضعیف نظام است! در نظر ایشان خبری کردن مرگ یک زندانی امنیتی باعث تضعیف نهادهای امنیتی شده و گستاخی و تحرک بیشتر جریانات سیاسی معترض و معاند جمهوری اسلامی را باعث خواهد شد!

در رد چنین عملکرد و استدلالی که متاسفانه مدتهاست در ادبیات سیاسی ما وارد شده است، گفتنی ها بسیار است.اینکه هر حرف حقی به بهانه سوء استفاده رسانه های بیگانه گفته نشود و حتی انکار شود به هیچ وجه با آموزه های دینی و اخلاقی ما سازگار نیست! ما اگر خود را شیعه مولای متقیان علی علیه السلام می دانیم نباید از گفتن حق ابایی داشته باشیم! که فرمود:«حق را بگویید هرچند که تلخ و ناگوار باشد!».و در ثانی آیا اقتدار و قدرت نظام اسلامی در این است که در حق یک زندانی(حتی محکوم شده!) جفا شود و آنقدر مورد ضرب و شتم قرار بگیرد تا بمیرد؟! ما مفتخریم به پیروی از مکتبی که در آن حتی قاتل امام معصوم هم یک سیلی ناحق نمی خورد و حتی طبق توصیه مولا علی مورد کوچکترین توهین و ناسزا هم قرار نمی گیرد!

۲-برخی از رسانه ها و جریانات سیاسی و امنیتی هم چنین مسائلی را کم اهمیت دانسته و معتقدند نباید حساسیت زیادی روی این موضوع ایجاد کرد.به باور این گروه در همه کشورهای جهان چنین اتفاقاتی پیش می آید که معمولا هم غیرعمدی است.ذات سیستم های امنیتی مبتنی بر رفتار تند و خشن است، فلذا طبییعی است که گاهی چنین خطاهایی هم پیش بیاید!

هرچند این گروه چنین مواضعی را هرگز به طور رسمی بیان نمی کنند، اما به نظر می رسد متاسفانه بستر رشد چنین تفکراتی در برخی لایه های انتظامی و امنیتی نظام وجود دارد. وقوع قتل های زنجیره ای،حمله به کوی دانشگاه،ترور سعید حجاریان، جنایات کهریزک و دهها مورد رسانه ای نشده دیگر همه موید این مطلب هستند که پتانسیل کافی برای پذیرش دیدگاه فوق لااقل در بخشی از جامعه امنیتی و انتظامی و حتی مردم عادی کشور وجود داشته است. هر چند که چنین دیدگاهی هیچ وقت هم مورد تایید مسئولین طراز اول نظام نبوده است! یک نظام دینی برآمده از مکتب تشیع هیچ وقت نمی تواند حتی با توجیه حفظ نظام به روش های خارج از چارچوب دین و اخلاق متوسل شود همانگونه که حتی حضرت علی که مامور قسمت کننده بهشت و جهنم است مرتکب نمیشد ما که دیگر خاک کف کفش پینه زده علی هم نیستیم !

توجه بیشتر به تربیت اخلاقی در نهادهای انتظامی و امنیتی و حتی جریان های آرمانگرای مردمی، تصویب و اجرای دقیق قوانین سخت گیرانه در برخورد با ماموران متخلف، فراهم کردن بسترهای نظارتی و ارزیابی مستمر حقوق شهروندی در بازداشتگاهها، تصویب قوانین شفاف و کامل در تعریف عناوین مجرمانه و جلوگیری از برداشت های سلیقه ای در تشخیص اتهام و جرم، فرهنگ سازی و فعالیت رسانه ای برای تبیین حقوق شهروندی مردم، متهمان و حتی مجرمان و... راه حل های جامعی هستند که می توانند در درازمدت ضامن رسیدن به وضعیتی مطلوب و جلوگیری از تکرار چنین حوادث زشتی باشند.

۳-رسانه های بیگانه به بهانه چنین فاجعه ای طبق روال همیشگی خود، کلیت نظام را مورد حمله قرار داده و به نوعی سعی در انتقام گیری از انقلاب اسلامی را دارند.چنین رفتاری از دشمنان ملت ایران طبیعی است و نیازی هم به گله و شکایت ندارد! گله از خود ماست که با رفتارهای زشت خود بهانه به دست دشمن می دهیم!

۴- صادقانه باید قبول کرد که رسانه ها و سیاسیونی که در این دسته قرار گرفته اند بسیار محدود و انگشت شمارند! سایت الف و چند سایت و وبلاگ دیگر(فارغ از تقسیم بندی اصلاح طلب و اصول گرا) تنها رسانه هایی بودند که در اولین روزهای قطعی شدن این اتفاق به پوشش خبری آن پرداختند.این گروه باور دارند چنین حادثه های تلخی در شان نظام نبوده و باید با قاطعیت و بدون اغماض با مسببان چنین حوادثی برخورد کرد.پرداخت رسانه ای به این موضوع نه تنها باعث تضعیف نظام نیست بلکه می تواند زمینه ای برای اصلاح و رفع عیب های احتمالی نظام امنیتی و قضایی کشور فراهم کند.هر چند فراگیری این تفکر در سطح جامعه ارزشی و آرمانگرای کشور هنوز محدود است، اما به نظر می رسد در صورت پرداخت و اهتمام جدی مسئولین و رسانه ها به موضوع «نقد درون گفتمانی»، می توان به شیوع فرهنگ مطالبه گری که مورد سفارش رهبر انقلاب نیز می باشد، امیدوار بود. دفاع از حقوق مردم و آبروی نظام انگیزه کافی برای ورود رسانه ها ، سیاسیون و بزرگان مذهبی و فرهنگی کشور به چنین مسائلی است که متاسفانه در حادثه مرگ ستاربهشتی این امر محقق نشد.تازه بعد از مطرح شدن موضوع از طرف رسانه های بیگانه و هیاهوی جنجالی آنها بود که قوه قضاییه با انتشار بیانیه ای قول پیگیری موضوع را داد.و شاید بعد این بیانیه برخی رسانه ها و سیاسیون هم وارد گود شوند و از خود بپرسند:«ستار بهشتی چرا مرد؟!».

پی نوشت: اهل معنا گفته اند: «علی میزان اعمال است».این جمله عمیق درسی است برای ما تا در حوادثی که تشخیص وظیفه برایمان سخت است، به سیره و کلام مولای متقیان رجوع کنیم تا از افراط و تفریط در امان باشیم! به بهانه دفاع از انقلاب و نظام نباید چشمها را بر واقعیات تلخ پیش آمده بست! که در مرام و مکتب مولا علی، هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی «هدف وسیله را توجیه نمی کند!».به قول شهریار وقتی اصحاب آن حضرت خواستند شریعه آب را به تلافی بر سپاه معاویه ببندند و آنها را در تنگنا قرار دهند، آن هم پس از آنکه معاویه سه بار راه آب را بر سپاه امام بسته بود، امیرالمومنین(روحی له الفدا) ضمن نهی از این کار در جواب فرمود:

جواب داد که ما جنگ بهر آن داریم که نان و آب نبندد کسی به روی کسی

 
منبع : الف /170784