ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى نويسد: اين از اخبارى است كه به حد تواتر رسيده و در ميان مردم مشهور است اين از معجزات و اخبار غيبى امام(ع) مى باشد. مانند اين خبر هيچ احتمال اشتباه اندازى در آن وجود ندارد نه نسبت به اصحاب خود و نه نسبت به خوارج و اين خبر بدون كم و كاست به وقوع پيوست. مسلما اين امرى است خدائى كه امام(ع) از ناحيه پيامبر(ص) دريافت داشته است، چه اينكه نيروى بشرى از درك چنين مطلبى عاجز است: سپس اضافه مى كند، اخبار غيبى امام(ع) آنقدر زياد است كه عده اى درباره اش غلو كردند و پيامبر(ص) با آن همه فضائلى كه براى على(ع) برشمرده باز هم همه را نگفته از ترس اينكه مردم او را معبود خود بشمارند، چنانكه به او فرمود: «و الذى نفسى بيده لو لا انى اشفق ان يقول طوائف من امتى فيكما قال النصارى فى ابن مريم لقلت اليوم فيك مقالا لا تمر بملاء من الناسالا اخذوا التراب من تحت قدميك للبركة: سوگند به آنكه جانم در اختيار اوست اگر نه اين بود كه مى ترسم جمعى از امت درباره تو همان بگويند كه نصارى درباره مسيح گفتند، سخنى درباره ات مى گفتم كه از مقابل هيچ گروه از مردم نگذرى مگر اينكه خاك از زير پاهايت براى تبرك بردارند»! ولى با اين حال عده اى ادعاى الوهيت امام علی(ع) را نمودند و با آنكه امام آنها را كيفر نمود باز هم دست برنداشتند. (شرح ابن ابى الحديد، جلد 5 صفحه3-6)
هنگامى كه امام علی(ع) تصميم گرفت با خوارج نبرد كند، به آن حضرت گفته شد: آنها از پل نهروان گذشته اند، امام(ع) چنين فرمود: «قتلگاهشان كنار نهر است»! قتلگاه آنان، اين سو، در كنار نهر است! به خدا سوگند از آنها حتى ده نفر باقى نخواهد ماند و از شما ده نفر كشته نخواهد شد!. و قال(ع) لمّا عزم على حرب الخوارج و قيل له: إن القوم قد عبروا جسر النهروان. مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ، وَاللهِ لاَ يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ، وَلاَ يَهْلِكُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ. مقصود از «نطفه» آب نهر است و اين فصيحترين كنايه در مورد آب است؛ گر چه آب زياد و فراوان هم باشد، در گذشته نيز كه شبيه اين سخن گذشت اشاره به چگونگى اين كنايه نموديم.(در خطبه 48)
در كتاب نهج البلاغه برخى اخبار غيبى از آن حضرت روایت شده که در ادامه از نظر شما می گذرد. 1- شهر بصره غرق مى شود
پس از اينكه جنگ جمل به پايان رسيد و بصره فتح شد. على(ع) خطبه اى ايراد كرد كه بخشى از آن، از خبرهاى غيبى آن حضرت به شمار مى آيد. فرمود: وايم الله لتغرقن بلدتكم كانى بمسجد كم كجؤجؤ سفينة...: به خدا سوگند شهر شما غرق مى شود و مسجد شما به سان سينه كشتى (كه بدنه آن در آب فرو مى رود و تنها سينه اش روى آب ظاهر است) ديده مى شود خداوند از بالا و پايين به اين شهر عذاب خواهد فرستاد. ابن ابى الحديد در شرح اين كلام مى نويسد: بصره تاكنون دوبار در آب غرق شده است يك بار در زمان «القادر الله» و بار ديگر در زمان «القائم بامرالله» طغيان آبهاى خليج فارسى اين شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتى از مسجد جامع همان طور كه على(ع) خبر داده بود در ميان آب ديده مى شد و در اين دو حادثه تمام خانه ها خراب شد و جميعت زيادى غرق شدند. 2- معاويه بر سرزمين عراق مسلط مى گردد
امير مؤمنان(ع) خبر مى دهد كه او پيش از معاويه از دنيا مى رود و معاويه پس از او بر عراق مسلط مى گردد و سپس مى افزايد: «انه سيامركم بسبى و البرائة منى...: از شما مى خواهد كه به من ناسزا گوئيد و از من بيزارى جوييد...» همانطور كه على(ع) خبر داده بود، معاويه پس از آن حضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست كه به آن حضرت ناسزا بگويند و از او بيزارى جويند و داستان اسف انگيز ناسزاگويى به على(ع) حتى در خطبه هاى نماز جمعه كه از زمان معاويه به دستور او مرسوم شده بود در تواريخ ثبت و ضبط است.
3- از آنها 10 نفر جان به سلامت نمى برند و از شما هم 10 نفر كشته نمى شوند
در نبردى كه ميان امام علی(ع) و خوارج در كنار نهروان رخ داد امام پس از اتمام حجت و بازگشت گروهى از آنان به صفوف امام، رو به ياران خود كرد و فرمود: «مصارعهم دون النطفة والله لايفلت منهم عشرة ولايهلك منكم عشرة: «قتلگاه آنان كنار آب نهروان است به خدا سوگند، از گروه آنان 10 نفر جان به سلامت نمى برند و از شما هم 10 تن كشته نمى شود.» ابن ابى الحديد مى گويد: اين خبر غيبى يكى از معجزات على(ع) است كه نقل آن نزديك به تواتر رسيده است و در نبردى كه ميان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند كه 9 نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از ميان ياران على(ع) فقط هشت تن به شهادت رسيدند.
4- مروان بن حكم حكومت بسيار كوتاهى خواهد داشت
مروان بن حكم در جنگ جمل اسير شد و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) از پدر عفو او را خواستند. حضرت او را آزاد كرده و سپس فرمود: «اما ان له امرة كلعقة الكلب انفه و هو ابوالاكبش الاربعة و ستلقى الامة منه و من ولده يوماً احمر: آگاه باشيد براى اين مروان فرمانروایى كوتاهى است بسان ليسيدن سگ بينى خود را (اين تعبير كنايه از كوتاهى مدت فرمانروائى است) او پدر چهار رئيس است و امت اسلامى از فرمانرواصى او و فرزندانش روز خونينى خواهند ديد.» همان طور كه آن حضرت خبر داده بود مروان به حكومت رسيد اما حكومت او بيش از نه ماه طول نكشيد و چهار فرزندش كه يكى از آنها عبدالملك و سه تاى ديگر عبارتنداز: عبدالعزيز، بشر و محمد به رياست رسيدند عبدالملك، خليفه شد و آن سه والى مصر و عراق و جزيره شدند و امت اسلامى از مروان و فرزندانش روزهاى خونينى ديدند كه روشن ترين گواه آن، ظلم و ستم و خونريزى هايى است كه به دست حجاج بن يوسف خونخوار كه از طرف عبدالملك مروان، والى و استاندار عراق بود انجام شد. 5- جوان ثقفى بر شما مسلط مى شود و هستى شما را غارت مى كند «اما و الله ليسلطن عليكم غلام ثقيف الذيال الميال يا كل خضرتكم و يذيب شحمتكم...: آگاه باشيد به خدا سوگند جوانى متكبر و ستمگر از طائفه ثقيف بر شما مسلط مى شود كه سبزه شما را مى خورد و پيه شما را آب مى كند كنايه از اينكه به جان و مال شما رحم نمى كند و همه را از آن خود مى داند».اين جوان ثقفى همان حجاج بن يوسف ثقفى خونخوار و ستمگر معروف بود كه در ايام حكومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانيد.
6- برنامه مهدى موعود(عج) پيروى از قرآن و هدايت است «يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى: هنگامى كه مردم هدايت را پيرو هواهاى نفسانى خود قرار دهند مهدى موعود (ع) مى آيد و هواهاى نفسانى را مغلوب هدايت مى نمايد و نيز هنگامى كه مردم قرآن را بر آراء و نظريات و تمايلات شخصى خود تطبيق نمودند آن حضرت آراء و نظريات را تابع قرآن قرار مى دهد برنامه آن حضرت حكومت قرآن و هدايت است.» 7- اگر بخواهيم از همه خصوصيات شما خبر دهم مى توانم «والله لوشئت ان اخبركل رجل منكم بمخرجه و مولجه و جميع شأنه لفعلت ولكن اخاف ان تكفروا فى برسول الله صلى الله عليه و آله...: به خدا سوگند اگر بخواهم مى توانم از همه خصوصيات هر كدام شما كه از كجا و چگونه و به چه هدف آمدى و چه تصميم داريد و خصوصيات ديگر خبر دهم. اما مى ترسم درباره من غلو كنيد و مرا از رسول خدا(ص) بالاتر بدانيد و يا به خدایى من معتقد شويد و اين عقيده موجب كفر شما شود.» ابن ابى الحديد در ذيل اين كلام، مى نويسد: اين گفتار على(ع) مانند گفتار حضرت مسيح(ع) است كه مى گفت: از معجزه هاى من اين است كه «و أُنبتكُم بما تاكلون و ما تدّخَرون فى بيوتكم: شما را از غذایى كه در خانه مى خوريد و از آنچه ذخيره مى كنيد خبر مى دهم.» 8- زمانى بيايد كه از اسلام فقط نام آن باقى ماند «يأتى على الناس زمان لايبقى فيهم من القرآن الارسمه و من الاسلام الااسمه مساجدهم يومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى...: روزگارى بيابد كه در ميان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت و از اسلام جز نامى باقى نماند، در آن زمان مساجد از حيث بنا و ساختمان معمور و آباد است اما از جهت هدايت و معنويت خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اكتفا مى كنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشريفات به خود مى گيرد در صورتي كه اسلام و قرآن بايد در متن زندگى آنان باشد.»
9- خوارج پس از من با خوارى و ذلت زندگى خواهند كرد «اما انكم ستلقون بعدى ذلا شاملا وسيفاً قاطعاً واثرة يتخذها الظالمون فيكم سنة: آگاه باشيد پس از من با ذلت همه جانبه و شمشير برنده و استبداد روبرو مى گرديد اموال و حقوق شما را ستمگران مى گيرند و اين كار درباره شما براى هميشه معمول و رسم مى گردد: همان طور كه اميرمؤمنان(ع) خبر داد خوارج پيوسته از طرف حكومت ها، مورد تعقيب قرار گرفته اموال آنان پيوسته از طرف ستمگران تصاحب مى شد.» 10- از هر چه سؤال كنيد خبر مى دهم
«فاسألونى قبل ان تفقدونى، فوالذى نفسى بيده لا تسألونى عن شىء فيما بينكم و بين الساعة... الا انباتكم...: در اين خطبه اميرمؤمنان(ع) حدود آگاهى خويش از غيب را بيان مى كند و مى فرمايد: «از هر چه كه تا قيامت پيش مى آيد سؤال كنيد جواب خواهم داد و از هر نبرد و جنگى كه پيش مى آيد و خصوصيات آن، تعداد افرادى كه كشته مى شوند يا مى ميرند و اينكه در كجا كشته مى شوند و كجا به خاك سپرده مى شوند از همه اينها آگاهى دارم.»
![](../image_user/news/2013817125237.gif) |