عصرايران - بروز ناآرامي و درگيري هاي خياباني ، به همان اندازه كه دلسوزان نظام و كشور را نگران و ناراحت مي كند و آنها را به چاره انديشي براي "خروج معقول از اين وضعيت" وا مي دارد ،كساني را در داخل كشور بر سر ذوق و شوق مي آورد و خرسندشان مي كند.

گذشته از جريان هاي سياسي ضد نظام ،‌ متاسفانه نشانه هاي متعددي وجود دارد كه عده اي در درون حاكميت نيز بدشان نمي آيد هر از گاهي بلبشويي در كشور رخ دهد تا بتوانند متاع خودرا از بازار نزاع برگيرند.

اساساً‌ برخي جريان هاي سياسي ،‌حيات خود را در هوچيگري و جنجال سازي تعريف كرده اند و از همين روست كه حتي اگر موضوع و مساله خاصي هم در كشور نباشد ،‌ولو با گفتن برخي سخنان جنجالي و بي پايه يا در آويختن از اين و آن هم كه شده ،‌سعي در ملتهب سازي فضا دارند.

در جريان ناآرامي هاي 25 بهمن نيز كه واكنش هاي نيروهاي وفادار به جمهوري اسلامي را در پي داشت ،‌اين جريان فرصت را مغتنم دانست تا شعارهاي انحرافي خود را وارد اين پروسه كند و در حالي كه در برخي تجمعات ،‌عليه موسوي و كروبي شعار داده مي شد ،‌ افراد اين جريان ،‌شعار مرگ بر هاشمي را نيز بر موج احساسات سوار كردند! گو اين كه هاشمي از دعوت كنندگان تجمعات 25 بهمن بود و گو اين كه هاشمي بعد از وقايع ،‌نسبت به آن واكنش نشان نداده و هر گونه قانون گريزي را مطرود ندانسته بود!

اين جريان انحرافي كه متاسفانه در داخل حاكميت هم نفوذ كرده ، اگر مي خواست عليه هاشمي تجمعي و تحصني راه بيندازد و شعاري عليه وي بدهد ،‌هرگز در شرايط عادي موفق نمي شد و از اين رو ،‌ طبيعي است كه از شكل گيري ناآرامي هاي 25 بهمن ،‌ خرسند شود و فرصت را براي موج سواري مغتنم شمارد!

جريان سياسي مذكور ،‌كه داعيه دار حمايت از نظام هم هست ،‌خوب مي داند كه با وارد كردن مسائل انحرافي به بحث مقابله با ناآرامي ها (مانند شعار عليه هاشمي) ،‌ در صف حاميان نظام ايجاد انشقاق مي كند ولي چه باك كه براي اين طيف ،‌منافع كاملاً‌خاص خودشان ،‌ارجح بر منافع نظام است.

جالب توجه اينجاست كه اين طيف ،‌خود را مطيع محض و ذوب شده در ولايت مي نامد ولي وقتي پاي منويات سياسي خودش به ميان مي آيد ، يكسره تمام ادعاهاي ولايتمداري خود را به باد فراموشي مي سپارد و از اين كه در ملأ عام ،‌صراحتاً‌ و علناً خلاف خط اعلامي رهبري حركت كند ،‌كوچكترين ابايي ندارد.

مثلاً‌ درباره همين موضوع هاشمي رفسنجاني ،‌ مگر مقام معظم رهبري مسوولان را از اهانت به ايشان بازنداشتند و بر حفظ حرمت شان تاكيد نكردند؟

مدعيان پاسخ دهند: اگر رهبري چنين توصيه هايي نداشته اند كه هيچ ،‌اما اگر ايشان بر اين موضوع تاكيد كرده اند (كه اين گونه است)‌چرا كساني كه تمام 24 ساعتشان را ادعاي ولايتمداري پر كرده ،‌هواي نفس سياسي شان را بر دستورات صريح ولي فقيهي كه مدعي پيروي اش هستند ،‌ترجيح مي دهند؟

رهبري بر حفظ شأن و احترام هاشمي تاكيد كرده اند و آن گاه عده اي با تابلوي نيروهاي حزب اللهي و ولايي ، عليه شخصي كه رهبري مشخصاً‌ از وي حمايت كرده و خواهان حفظ حرمتش شده ،‌ شعار مي دهند!
انصاف دهيد و تعقل كنيد كه اين ،‌كجايش ولايتمداري است: حركت در مسير خلاف نص صريح دستور رهبري و در همان حال ادعاي اين كه ما داريم از رهبري اطلاعت و حمايت مي كنيم!
درست مانند كسي كه به سمت شمال و در جاده تهران - چالوس رانندگي مي كند و قسم جلاله ياد مي كند كه دارم مي روم بندرعباس، يك ساعت ديگر مي رسيم!

ولايتمداري اين نيست كه هر جا بين نظر آنان و رهبري ،‌تطابق كامل باشد ،‌ زير علم ولايت سينه زنند و هر جا كه نظر رهبر انقلاب ،‌غير از ديدگاه آنان بود ،‌ گوش هايشان سنگين شود و حافظه هايشان كوتاه مدت!
اتفاقاً‌ ولايتمداري مدعيان در مواردي محك مي خورد كه رهبري ،‌خط سيري خلاف ميل آنان ترسيم كنند و آنها نيز پذيرايش باشند و الا در مواردي كه اتفاق نظر قبلي وجود دارد كه امر و اطاعتي در ميان نيست.

حالا هم كه به برگزاري اجلاس خبرگان رهبري نزديك مي شويم ،‌چون منافع اين طيف در عزل هاشمي از رياست خبرگان است ،‌ آقايان مدعي ،‌ دستورات رهبري درباره هاشمي را به بايگاني مي سپارند و عليه هاشمي جريان سازي مي كنند تا انشاء الله بعد از ايجاد تغييرات مطلوب در كادر رياست خبرگان ،‌بار ديگر ولايت مدار شوند!

سخن اين نوشتار ،‌البته دفاع از هاشمي نيست چه آن كه هاشمي ،‌خود زنده و گوياست و قاعدتاً‌هم نيازي به وكيل و وصي ندارد ، ‌ضمن ان كه خود ما نيز نقدهايي بر وي داريم ؛ بلكه لب مطلب اين است كه عده اي فقط تظاهر به ولايتمداري مي كنند - و خوب هم تظاهر مي كنند! - و باز همين جريان متظاهر ،‌از اين كه كشور روي آرامش به خود ببيند ،‌بيم ناك است و از اتفاقاتي مانند آنچه در هفته اخير گذشت ،‌به شدت استقبال مي كند ولو آن كه در زبان و ظاهر ،‌ آن را محكوم كند... و عاقلان را اشارتي ،‌كفايت مي كند!
asriran/156696

به سونی کارت بیست امتیاز گوگلی دهید :